عروسی داداش گلم (دایی مصطفی)
یکی از مزیت های بیشمار خانواده پرجمعیت موقع عروسی هاست... با دیدن خوشحالی خواهر و برادر ری استارت شدیم حسابی..... سرمان شلوغ بود چندوقتی... دیدار دوستان بهتر از برگ درخت... عروسی برادر بهتر از اب روان... همین هفته سالگرد ازدواج هم داریم... این است که کمتر مجالی داشتیم بیاییم و بنویسیم... شب عروسی داداشم 9 شهریور 92 بود... از ذوق دیدنش توی لباس دامادی بغض توی گلوم نشست ... جای بغضم را با هِلهِله ای عوض کردم.... به اندازه شب عروسی خواهرم خوشحالم... مهربانی بی ادعایش ، حمایت صادقانه اش، صبر وشکیبایی، خرد و هوشمندی... هنرمندی و نگاه مثبت همسرش (زن داداشم ) ... همه و همه برایم ارزش دارند..... قدر می د...