سازه ها
این روزها عکس گرفتن دشوارترین کار است. به محض دیدن دوربین می خوای مالکش باشی به ناچار سری به آرشیو عکس ها زدم و دیدیم ای دل غافل در این مدت این خانم کوچکمان مهندس بوده و سازه روی سازه بنا کرده و ما از این خلاقیت بی خبر مانده ایم... حال آمدیم یکم از این سازه ها را به نمایش بگذاریم شاید یکی پیدا شد و این طرح های بلند پروازانه را به مرحله اجرا در آورد که هر روز و شب خشت روی خشت می گذاری و صبح با لگد زیرشان می زنی...
این خواهان زیاد داره تجاریه .......
و این هم قطاریه که هر روز ما را می بره مشهد.... من تورا نداشتم چه می کردم؟؟!!!!!
حلاوت این روزهایمان از شیرین زبانی های توست ... هر روز یک کلمه جدید یاد میگیری و حالا اسم چند حیوان جدید از کتاب قصه های شیرین جنگل از جمله میمون، پیل (فیل)، مار، شیر، و گالی (شخصیت اسب آبی در داستان) که با انگشت یک یکشان را نشان می دهی و نام می بری...
دست من یا پدرت را میگیری و به سمت کتابخانه می روی می گویی کتاببببببببب... هزار بار کتابهایت را بیرون می ریزی و باز می خواهی سر جایشان بگذاری... تصمیم گرفتیم هر ماه سهمیه کتاب داشته باشی.
این هم سهمیه کتاب این ماه شما:
قصه های شیرین جنگل و با سر برو تو کتاب. بترسیم و بخندیم از انتشارات افق و کتاب های نی نی کوچولو از انتشارات قلم و اندیشه و بسته آموزشی ذهن پویا از انتشارات دیبایه که فوق العاده هستش