شش ماهگی عسلم و بازم واکسن!!!!!!!!
سلام خوشگل من عزیزم من چی بگم برات خانومی که بازم واکسن های شش ماهگی نفس هردومون را درآوردن،ماهکم اول تب و بعد استفراغ بعدش بی خوابی من فدات بشم که اینقدر اذیت میشی، نفس مامی مجبور شدیم برات سرم وصل کنیم که اونم طاقت نیاوردی و نصفه درش آوردیم، بدنتو برا یه سرم تیکه تیکه کردن، خیلی ضعیف شدی یه چند روزی بود که چیزی نمی خوردی، خدا را هزار بار شکر حالا بهتر شدی عسلکـــــــم، ایشالله که شروع کنی به بازی و خرابکاری عزیزم..نمیدونی چقد سخته وقتی بیحالی و برامون بازی نمیکنی چند کاری که ماه من تو شش ماهگی یاد گرفتی...، هر چیزی ببینی میکنی تو دهنت از شارژر گرفته تا لبه میز،و لبه دیوار و جارو برقی و.......... هر چی دم دستت بیاد میزنی میشکو...