شروع ماه هفتم
بسم الله. شروع هفتمين ماه گل دخترم ، عسل مامان سلام. این چند روز فرصت نشد که برات بنویسم. امروز هفتمين روز از هفتمین ماهه گلم. باورم نمی شه پاييز امسال سه نفر می شیم. مثل یه رویا می مونه. یه رویای شیرین و دلچسب. یه رویای صورتی. بابايي خيلي منتظرته گلم. نمی دونی چه اشتیاق عجیبی تو نگاهشه وقتی گزارش حرکتات رابهش می دم . پرنسس خانوم! این روزا خیلی شیطون شدی. دیگه حرکت کردن و تکون خوردنات با چشم هم قابل دیدنه. خیلی لذت بخشه، خیلی. وقتی تکون می خوری، وقتی لگد می زنی یه چیزی تو قلبم تکون می خوره. یه حس غریبی زیر پوستم می دوه. می دونم مثل یه چشمه زلال و پاک جاری می شی تو ...
محمدصدرا
آقا صدرا عزيز خاله الهی خاله فدات بشه خوشکل خاله ببخشید عکس خوشکل ازت نداشتم هر چند همین طوریم خوشگلی نفسم ...
نویسنده :
مامانِ عسل، عماد، آیسا
17:20
حسین
آقا حسين که به من میگه : نه نه نو پسرعموي تعصبي عسل اینقدر هم رو عسل تعصب داره که هر چی میشه میگه عسل منه ...
نویسنده :
مامانِ عسل، عماد، آیسا
17:18
پارسا
پارسا فلفلي پسر عمه عسل خانوم..... خیلی شیرین و دوست داشتنیه ...
نویسنده :
مامانِ عسل، عماد، آیسا
17:16
هلیا و وندا
دوستاي عسل، هلياو ونداكوچولو هلیا دخترعموی عسل و وندا خانوم هم دوست کوچولوی عسل من عاشق این دوتا هستم.... یعنی عسل هم به این شیرینی میشه ...
نویسنده :
مامانِ عسل، عماد، آیسا
17:15
ویزیت
سلام دوستان خوبم من فردا وقت ویزیت دکتر ( دیدار عسل كوچولو) دارم و بعد از ظهر هم می خواهیم من و بابای عسل کوچولو بریم براش خرید کنیم. نی نی من به صورت بريچ(افقي) تو دلم خوابیده و اگه تو این مدت باقی مانده برنگرده به حالت "سر به پایین" مجبور خواهیم شد با روش سزارین دنیا بیاریمش. ...
روز پدر
به تک سوار ره زندگيم ، همسر مهربان و فداکارم که حتي در تمام روزهای شاد و غمگین زندگيم در کنارم بوده تبريک مي گم و بهش ميگم که من بدون توقع به نتيجه دوست داشتنم، در کنارتم حالا که داري بابا ميشي روزت مبارک باشه گلم از طرف مامانی عسل ...
عسل
سلام عسلم!!!!!! با بابایی تصمیم گرفتیم اسمت را بذاریم «عسل» . این اسم مورد علاقه هر دوی ماست. بی صبرانه منتظر لحظه ورودت هستیم. گل دخترم! دیشب یه خواب خوبی دیدم. یه خواب شیرین. توی یکی از همون نیم ساعتهایی که خوابم برد دیدم که به دنیا اومدی. دیدم که بغلت کردم. نمی دونی چه لحظه لذت بخشی بود. آرامش عجیبی توی این خواب بود که یقین دارم به برکت قدمهای نازنین توئه. توی خواب با خودم فکر می کردم اگه تولد یه نوزاد انقدر راحت و بی درده، پس چرا من این همه می ترسیدم؟ از صبح دارم به این رویای شیرین فکر می کنم. ...
هفته 13
گل ناز مادر سلام امروز سیزده هفته و 2 روزه که توی وجود من لانه کردی. هر روز که تو در وجودم رشد می کنی و بزرگ میشی احساس مادرانه من و حس پدرانه بابایی هم انگاری با تو رشد میکنه. بیشتر بهت فکر میکنم بیشتر در موردت حرف می زنیم. و یه جورایی بیشتر برنامه هامون را به خاطر تو تنظیم میکنیم. حس جالبیه عزیزم. سال نوی امسال که امروز 16 روزشه برای من و بابایی با حس شیرینی شروع شد. این اولین نوروز بود که تو هم همراهمون بودی. بهار دلم دیروز با پدرت برای سونو بار دوم رفته بودیم و همونجا متوجه شدیم پسرخاله ات محمد صدرا بدنیا اومده. یعنی 15 فروردین. موقع سونو با خواهش از دکتر خواستم جنسیتت را برامون بگه که گفت به احتمال ضعیف دختر باشی و دقیق نیست. ...