دلبند من عسلدلبند من عسل، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره
آیسا و عمادرضاآیسا و عمادرضا، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

معجزه های مامان و بابا

طعم این روزها

1393/6/22 14:07
572 بازدید
اشتراک گذاری

شیرینی این روزهایمان از دخترکمان است. هر لحظه برایمان اعجازی از سخن در آستین دارد. از حرف های فیلسوفانه بگیر تا شوخ طبعی هایش و سوالهای پشت سر هم که حتی فرصت پاسخ دادن نمی دهد................

************

رفته بودیم سفر سمت سنندج و بانه

توی مسیر سفر با لاشه یک سگ که تصادف کرده بود مواجه شدیم.... می پرسه:

- مامان سگه چی شده؟

من: ماشین بهش زده عزیزم!

- کدوم ماشین؟

من: ماشین بزرگه!

- کجاست ماشین بزرگه؟

من: پشت سرمون!

- کدوم پشت سرمون؟؟؟؟؟

من: همون که نارنجیه!

- ماشین نارنجیه مال کیه؟

............................... (سوال و جواب ادامه داشت)

من: مامان جان نگاه اون کلاغارو ......... (جهت عوض کردن موضوع)

- کلاغا چکار می کنن؟

من: دونه میخورن؟

- دونه چی میخورن؟

...... (و همچنان سوالهای بی ربط و با ربط)

من: مامان جان آب میخوری؟ (بازم جهت عوض کردن موضوع)

- آب خریدی؟ بستنی برام نخریدی؟

من : نه مامان جان آب توی فلاکس داشتیم؟

- چرا بستنی نخریدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و ..............

سفرمون  با دخترک کنجکاو و پرچونه به خوشی گذشت............... (این ژن پرحرفی را از خودم به ارث برده)

************

به تموم سرکشی ها و علم استقلال برافراشتن هاش حالا رک گویی هم اضافه شده. چندروز پیش سر سفره غذا با پدرش صحبت می کردم که برگشت و رو به من گفت : مامان لیییلا اول غذاتو بخور بعد حرف بزن.... و من کلی خجالت کشیدم از این حرفش ولی چیزی نگفتم و توی دلم قند آب شد.....

پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامانِ یسنا
22 شهریور 93 18:30
رسیدن بخیر عزیزم قربونش برم که اینقد شیرینه خب چرا واسش بستنی نخریدی آخههههههه؟؟؟
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
ممنون ... سلامت باشین بچه ها همه شیرین و خوردنی هستن بستنی که خریدیم بس که وراجی میکنه یادش میره
آیدا
23 شهریور 93 0:52
عزیزم...قربون این دختر شیرین زبان بشم من... عزیز خاله اش انشاالله همیشه به سفر و خوشی
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام مامان آیدای مهربون و دوست داشتنی شما هم همیشه خوب و خوش
ترنم
23 شهریور 93 9:08
قربون خواهر زاده کنجکاو پر چونم بشم من
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
یادم رفته بود بگم کنجکاویش را از کی به ارث بده
منصوره
23 شهریور 93 10:28
قوربون دختر نازمون مثل گلسا نگو اینقدر حرف میزنه میگم گلسا مامانی کم حرف بزن ولی کو گوش شنوااا
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
مرسی خاله ... فدای دل مهربون شما و گلسای خوشگلم من وقتی سرکارم فقط با مرور حرفهاش میتونم وقت را بگذرونم انقدر دلم برای حرفاش تنگ میشه وقتی چند ساعتی ازش دورم
ترنم
23 شهریور 93 13:23
راستی بیمه عمر عسل رو کجا براش باز کردی شرایطش چه جوریه؟ مزایاش چیه؟ دیروز یه نفر به سجاد گفته بیمه عمر پارسیان ماهی 30 تمن بریز بعد از 24 سال 100 میلیون بهت میدن راسته دروغه؟
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
خاله ای میام وبلاگ برات میگم
رها
25 شهریور 93 12:30
خوشحالم که بهتون خوش گذشته،فدای عسل کنجکاوم بشم،هزارماشاا... روزبه روز شیرین تر و نازتر میشه گلکم امیدوارم طعم روزهاتون همیشه شیرین باشه
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام عزیزم... بچه ها همشون شیرین هستن روزهای شما هم شکلاتی
رها
25 شهریور 93 12:31
خصوصی بانو
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
ممنون از لطفتون
مامان زکریا
26 شهریور 93 9:43
ای جووووووووووووووووووووووووونم چه حظی بردم از این شیرین زبونی ها
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
مرسی عزیزم
آقا زـآده
26 شهریور 93 15:22
سـلـآم وب خیـلی زیـبـآیی دـآرید خـوشـحـآل مـیشـم کـه بـه وب پسـرکـم سـر بـزنیـد و بـرآی پسـرکـم نـظر بـزـآریـد خیـلی ممـنون/خـدیجـه
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام خوشحالم از آشنایی به چشم
مامان زکریا
27 شهریور 93 12:33
سلام عزیزم شما اهل کدوم شهر هستید؟
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام خانومی... میام وبلاگ
م
13 مهر 93 18:37
برای من همین کافیست ،اگرروزی بدین خط و بدین دفتر نظر دوزی ، بخندی و به دل گویی : کجایی یاردیروزی ؟