دلبند من عسلدلبند من عسل، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره
آیسا و عمادرضاآیسا و عمادرضا، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

معجزه های مامان و بابا

عید آمد و عید آمد...

1393/5/7 16:47
994 بازدید
اشتراک گذاری

در دعای ابو حمزه ثمالی یک فرازی هست که خدا رو تو رودربایستی میندازیم و به نظرم زیباترین دعاست :

إِلَهِی إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفِی ذَلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی الْجَنَّهَ فَفِی ذَلِكَ سُرُورُ نَبِیِّكَ‏

اى خدا اگر مرا در آتش برى در این صورت دشمنت (شیطان) شاد مى‏شود و اگر در بهشت برى پیغمبرت شاد خواهد شد

وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِیِّكَ أَحَبُّ إِلَیْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ‏

و من قسم به خدا یقین دارم كه تو سرور پیغمبرت را از سرور دشمنت به مراتب بیشتر دوست داری .

به امید دیدار با خدا در بهشتفرشته

 

اما این روزها حسابی سرشلوغ بودیم و کلی خوش گذروندیم.... دایی دومی ازدواج کردمحبت.... یعنی دوباره خواهر شوهر شدم.....زیبا

خاله سومی فارغ شد یعنی سه باره خاله شدم...... اینم امیرمهدی گلبوس

و ما دو نفره هامون کتاب می خونیم... یکی از کتابهایی که مورد استقبال قرار گرفته مجموعه 11 جلدی شغل آینده من از انتشارات افقه که دخترک عاشق دیک دامپزشک شده و میخواد در آینده دامپزشک بشه

و با کمک هم کاردستی درست میکنیم..... این جامدادی حاصل ماکارونی فرم داری که قبلا رنگ زده بودیم....

این نقاشی ها  هم با کاغذهای رنگی که فقط دایره و نیم دایره هستن.... روی کاغذ رنگی کشیدیم... قیچی کردیم و چسبوندیم توی دفتر نقاشیراضی

و بازم هنرنمایی دخترک با پینت گوشی

این روزها دخترک قیچی بدست میگرده و هر چی دستش میاد از دستمال کاغذی تا پارچه و کاغذ همه را قیچی کنه.... کچلنمی دونم وقتش شده کارهاش را هدف دار کنم یا فعلاً زوده؟!!!!!!متفکر

 

و در ادامه چند خطی از کتاب کلیدهای پرورش هوش عاطفی

کلیدهای پرورش هوش عاطفی در کودکان و نوجوانان

دکتر جان گاتمن- دکتر جون دکلر

مترجم فرناز فرنود- انتشارات صابرین

نمایش عاطفه از جانب والد به اندازه صدها کتاب به کودک می آموزد که چه برخوردی با احساسات خود داشته باشد. برای نمونه، کودکی که می بیند پدر و مادر وارد بحث داغی می شوند و سپس با محبت اختلاف هایشان را حل می کنند، درسهای ارزشمندی درباره حل اختلاف و قدرت پایدار و روابط پرمهر میگیرد. به همین ترتیب کودکی که پدر و مادرش را غمگین می بیند برای نمونه به علت طلاق یا مرگ، می تواند درس های مهمی در رابطه با چگونگی رویارویی با غم و یأس بیاموزد. این امر به ویژه در مواردی که بزرگسالان پر مهر در غم و اندوه یار و همدل یکدیگر باشند، صادق است. کودک می آموزد که غم و اندوه می تواند به سطح عمیق تری از صمیمیت و نزدیکی منجر شود.

همدلی: اساس راهنمایی عاطفه

هنگامی که میخواهیم تجربه فرزندانمان را درک کنیم، انها احساس حمایت می کنند و میدانند طرفشان هستیم. هنگامی که از انتقاد، بی ارزش شمردن احساسهایشان، یا تلاش برای منحرف ساختن حواس آنها از ناراحتی شان خودداری می کنیم، ما را به جهان خود راه می دهند.

پنج گام اصلی راهنمای عاطفه

  1. نسبت به عواطف کودک هوشیار باشید
  2. عواطف را فرصتی برای صمیمیت و آموزش ببینید.
  3. با همدلی به گفته های کودک گوش کنید و به احساسات او اعتبار ببخشید.
  4. به کودک کمک کنید تا عواطفش را نام گذاری کند.
  5. ضمن کمک به کودک برای حل مسئله، حد تعیین کنید.

برای نمونه، وقتی حوصله کودک سر می رود و این احساس منفی را به شیوه نامناسبی مثلاً زدن یک همبازی، یا ناسزاگویی نشان می دهد، والد این رفتار بد را تشخیص و می پذیرد و به کودک کمک می کند تا آن را نام بگذارد. می تواند دقت کند که کودک متوجه می شود که برخی رفتارها نامناسب اند و قابل تحمل نیستند. آنگاه والد می تواند کودک را هدایت کند تا فکر کند چه راه های مناسب تری برای رویارویی با احساس های منفی وجود دارند. مثلاً والد می تواند بگوید: «تو از دست دنی عصبانی شدی که آن بازی را از تو گرفت. من هم عصبانی شدم. اما این درست نیست که تو او را بزنی. به جای کتک زدن چه کاری می توانی بکنی؟»

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مامانِ یسنا
8 مرداد 93 12:59
همیشه به شادی و خوشی... قدم نورسیده مبارک... چه کاردستیهای خوبی... عسل نازم حالش چطوره؟ اینم واسه عسل خوشگل
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
ممنون خانومی یسنای عزیزم خوبه
خاله
12 مرداد 93 12:45
وای چقدر خوشگله اینجا امیر مهدی جونم خواهر زادم هنرمنده ببین جا مدادیش چقدر قشنگه به نطرم خواهری اینا رو نمایشگاه بزن با قیمت فوق العاده روشون بزن ولی نه نمیشه رو اینا قیمت گذاشت
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
خاله نگفته بودی وبلاگ زدی اینا را نگه داشتیم برا موزه
ترنم
13 مرداد 93 10:28
از کجا فهمیدی وبلاگ دارم خوب دیگه گفتم سوپرایز کنم
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
کار سختی نبودهااااااا
مامان الی(الهام)
17 مرداد 93 13:35
چشم و دلت روشن عزیز...مبارکه من خاله نخواهم شد چه کاردستی های قشنگی آفرین مرسی بابت کتاب
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
ممنون عزیزم خوب خاله عسل که هستی... نیستی؟! شما قشنگ دیدین
مامان مریم
19 مرداد 93 0:18
سلام مامان عسل خوبین؟ عسل خانوم خوبه ؟ با این گرمای جهنمی چه میکنید؟ این روزها شبا هوا خوبه وبا مادر شوهرم میریم پیاده روی. هم عروسی داداشت هم تولد امیر مهدی مبارک باشه. میگم دامپزشکیهم شغل خوبیه افرین به عسل که این همه دقیقه چون کمتر بچه ای هست که بخواد دامپزشک بشه. کتاب جالبیه یادم باشه واسه علی مرتضی بگیرم
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام عزیزم عسل خونه نشین واقعی شده فقط گاهی وقت کنیم با هم استخر میریم این تنها تفریح ماست البته هوای اینجا هم شب ها بد نیست ولی متاسفانه جیرجیرک ها بازم حمله کردن به شهرمون و ما جرات بیرون رفتن را نداریم اگه تونستی تهیه کن خیلی عالیه
م
25 مرداد 93 10:34
بی فروغ روی یاران زندگی تابنده نیست دولت بی دوست در جهان پابنده نیست
م
26 مرداد 93 10:34
یارو زنش گم شده بود میره به کلانتری اطلاع میده افسر نگهبان ازش میپرسه خب مشخصات خانومتون چیه؟ یارو میگه یعنی چی؟ افسره میگه:ببین مثلا خانوم من قدش بلنده موهاش بوره چشماش آبی روشنه یارو میگه خوبه همینو بدید ببرم!!!!
مامان امیرمحمد
27 مرداد 93 11:00
چشم ودلتون روشن چه کاردستی قشنگیمامان باحوصله ای هستید
مامان امیرمحمد
27 مرداد 93 11:19
ادامه مطلب عالی بود،ممنون
مامان امیرمحمد
30 مرداد 93 8:23
سلام خانومی،خوبی،عسل گلم چطوره؟ یه خبری از خودتون بدید،نگران شدیم
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
عزیزم اینجا زلزه و اینا بود ماهم در آمادگی به سر میبردیم ببخش نگران شدین
مامان پارسا
1 شهریور 93 13:56
سلام عزیزم عروسی داداش و تولد امیر مهدی مبارک باشه چند روزه نگرانتون بودم زلزله واسه شهر شمام شدید بود یا فقط مورموری شدیده
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
ممنون خانومی ممنون به یادمون بودین... اره اینجا هم زلزله بود فقط چون ساختمانها مربوط به بازسازی و اکثراً نو هستن خسارت نداشتولی مورموری خسارتش زیاد بود
منصوره
3 شهریور 93 11:36
قوربون عسل جونم ما آپیم
مامان امیرمحمد
3 شهریور 93 14:11
کجایید بانو،خوبید،عسل گلم خوبه
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام عزیزم... فدای مهربونیتون رمز عوض شده خانومی