دلبند من عسلدلبند من عسل، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره
آیسا و عمادرضاآیسا و عمادرضا، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه سن داره

معجزه های مامان و بابا

درد تا مغز استخوان آدم فرو می‌رود گاهی

1393/12/16 7:44
521 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروز 43 روزی است که دایی مهربانم از پیشمان رخت بر بسته است و در زیر خاک و سنگ قبری که نمادی از اوست آرام گرفته است .

دایی مهربانم 43 روز گذشت ، تشییعت کردیم ، سوم و هفته برایت برگزار کردیم ، مراسم چهلمین روزت را برگزار کردیم، گریه کردیم ، غصه خوردیم به خویشتنمان دلداری دادیم ، به همه مان دلداری دادند اما هر لحظه آرام وقرار نداشتیم، آنقدر که برای فرار از محدودیت ذهنیمان خویشتن را به دیوانگی میزدیم تا از یادمان نروی و قول میدهیم که هرگز از یادمان نروی تا به تو برسیم که حتما میرسیم !!!

به همه مقدسات قسم تحمل فهم  نداشتن تو  برایمان سخت سخت است ، آخر نبودنت است که بودنت را توصیف می کند !

اولین عید بعد از رحلتت خیلی نزدیک است !! اما جای خالیتو چه کنیم ؟ چه کنیم ؟ چه کنیم ؟

یادت به خیر عزیز از دست رفته ، یادت همیشه گرامی است .

 

پسندها (2)

نظرات (6)

مامان ِ یسنا
16 اسفند 93 9:53
خدا بیامرزتش.عزیزم تسلیت میگم و انشالا بقای عمر بازماندگان باشه.
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام عزیز ممنونم سلامت باشید
ارام
16 اسفند 93 21:21
سلام خدا رحمتشون کنه...واقعا سخته
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
خیلی سخته آرام جون... خیلی خدا به همه جوون ها عمر با عزت بده داغ هیچ جوونی روی دل خانواده نشینه
مامان ِ یسنا
18 اسفند 93 7:55
خدا رحمتش کنه. جوون بودن ...چرا فوت شدن؟
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
بازم ممنون ازتون بله خیلی جوون بود... هنوز سالگرد ازدواجش نیومده و طفلی خانومش بارداره به خاطر آمبولی (لخته خون) که بعد از شکستگی استخوان به وجود اومده بود
خاله ط
20 اسفند 93 11:33
خودش که رفت شاید راحت شد هر وقت یاد خانمش و بچه ای که قراره دنیا بیاد می افتم خیلی بغضم میگیره هر روز تو اداره براش گریه میکنم و برا خودش قران میخونم امیدوارم خدا جای خوبی اون دنیا بهش بده این دنیا که خیلی زجر کشید روزی که زایمان میکنه رو نمیدونم چه جوری میخواد تحمل کنه بدون همسرش
mahtab
24 اسفند 93 15:28
سلام دوست خوبم امروز از روی اون جدول اطلاعاتی که قبلا درست کرده بودم شما رو پیدا کردم گفتم بیام ازتون خبری بگیرم خیلی خیلی متاسف و متاثر شدم خدا رحمتشون کنه خدا به شما و خونوادتون صبر بده ان شاالله امیدوارم روزهای باقیمونده ی باداریتون به سلامتی سپری شه
مامانِ عسل، عماد، آیسا
پاسخ
سلام مهتاب جان خوشحالم که به یادمون بودین... منم هر چند وقت یکبار سر می زنم به وب شما گرچه اخیراً همش رمزی شده ممنون از ابراز همدردیتون
رها
20 فروردین 94 10:21
خدا رحمتشان کند و بهشت برین جایگاهشان باشد،خیلی سخته،هنوز جوان بودن،خدا به خانوادشون صبر بده